نیاز به محبت و یا به عبارت کامل تر نیاز به محبت متقابل (اینکه فرد هم بتواند مورد محبت واقع شود و هم بتواند به دیگران محبت نماید) از نیازهاى اساسى انسان به شمار مى رود. بر اساس تحقیقات روانشناسى این نیاز در سراسر زندگى فرد, خصوصا در سالهاى اولیه زندگى نقشى موثر دارد. چنانکه رشد و سلامت شخصیت کودک همان اندازه که به نیازهاى بدنى مبتنى است, نیازمند به محبت مى باشد
علاقه به فرزند یک امر طبیعى است, کمتر پدر و مادرى پیدا مى شود که قلبا فرزند خود را دوست نداشته باشند, ولى دوست داشتن تمامى کودکان داراى ارزش است. انسانهاى رشد یافته که درجاتى از کمال را طى نموده اند تمامى کودکان را دوست دارند, چون تمامى هستى را جلوه هاى خداوندى مى دانند و کودکان نیز یکى از جلوه هاى خداوندى اند
((کودکان به محبتى نیازمندند که آثار آن را در رفتار والدین (بزرگترها) مشاهده و لمس نمایند. محبتهاى قلبى والدین نسبت به کودکان باید در نوازشها, بوسه ها, در آغوش گرفتن ها, تبسمها و حتى آهنگ محبت آمیز سخنان والدین مشاهده شود. ممکن است والدین فرزند خود را دوست داشته باشند, اما این محبت را اظهار نکنند, این نوع محبت تاثیر چندانى ندارد و گاه اثر منفى دارد چون تفکر کودک در سطح عینیات مى باشد و هر چیزى را که مشاهده و لمس کند برایش معنى و مفهوم پیدا مى کند. ))
بنابراین والدین باید دوست داشتن و علاقه ی خویش را در رفتار نشان داده و ابراز نمایند, محبت را باید از دل به زبان و عمل آورد تا کودک آن را با تمام وجود احساس و لمس کند.